شعر در مورد خوی ، شعر کوتاه و زیبا ترکی و فارسی در مورد خوی آذربایجان غربی
شعر در مورد خوی
شعر در مورد خوی ، شعر کوتاه و زیبا ترکی و
فارسی در مورد خوی آذربایجان غربی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این
مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار
گیرد.
شعر در مورد شهر خوی
لب تو خواند فسونی و در شراب دمید
شبانه از درِ میخانه آفتاب دمید
ببند روزنه ی خواب را به مردم چشم
چو آفتاب مِی از ساغر شراب دمید
کشید ترمه ی مهتاب روی سرمه ی شب
چو ماهِ رویِ تو از گوشه ی حجاب دمید
به یادبود گل روی گونه های تو بود
که بوی غنچه زِ پیراهنِ گلاب دمید
دل شکسته ی ما را به پیچ و تاب افکند
صبا که بر سرِ زلف تو پیچ و تاب دمید
خوشم به عشق که با آن دَمِ فسونکارش
به ضعف و سُستی من ، مستی شباب دمید
نشان ز سستیِ عهد گریزپای تو داد
به روی آب چو نیلوفر حباب دمید
مشو فریفته ی لطف دوستان « دانش»
تجلّیِ سر آبی ست کَز سراب دمید
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری در مورد شهر خوی
سیمرغ !
مسند نشین قلّه ی افسانه ساز قاف
آن جا که پای رهگذری بوسه ای نریخت
آن جا که جز تو هیچ پرنده گذر نکرد
شاه ِ پرندگان
پرورده ی صداقت و آزادی ِ قرون
ای آشنای خلوت ماه و ستارگان
دانای روزگار
پروردگار چاره گر زال قهرمان
زان آشیان گمشده در موج ابرها
گاهی به خاکدان زمین هم نگاه کن
این جا
این پهن دشت ِ بی گل و بی سبزه ی خدا
دیری ست عرصه ی جَوَلانِ کلاغ هاست
هر قهرمان به سنگر خود ، غرقِ خون خویش
دردا و حسرتا
یک پهلوان نمانده در این عصر داغدار
این عصر بی حماسه ی آلوده با فریب .
سیمرغ !
پروردگار چاره گر زال قهرمان
دانای روزگار
زالِ دگر بپرور
تا رستم دگر
از نسل او درآید و جادو شکن شود.
شعر ترکی در مورد شهر خوی
چه خوی! به نزهت مصر و نه مصر فرعونی
چه خوی! به خضرت شام و نه شام ظلمانی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره شهر خوی
خصمانت مراغه میزنند اندر خوی
هرچند که در مرند و در تبریزند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره شهرستان خوی
نام خوی زین چو زر ری تازه
کاری زان چو نقد خوی به عیار
شعر در مورد شهرستان خوی
گفتم زکدام شهری ای من خاکت
گفتا : نشنیدهای که اصلم زخوی است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره ی شهر خوی
صیت جودت چنان گرفته جهان
که جز او در جهان صدایی نیست
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد شهر خوی
تعالی الله خوی که دارد ز اختر
خوی خجلت از تو به رخ چرخ اخضر
بیشتر بخوانید : شعر در مورد سلام ، سلامتی و سلام بر عشق و صبح بخیر
شعری در مورد شهر خوی
ای منیم دوغما دیاریم آنا یوردوم بالا خوی
اوجا داغلارلا وئریبسن نه گؤزل دال دالا خوی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر ترکی در مورد شهر خوی
اورین داغیمیز باخ نئجه بیر آرخالی داغدی
دؤرد بیر یانی تک چملی چیمن گزمهلی باغدی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره شهر خوی
سن منیم یوردوم یووامسان، آی یارالی توپراغیم
قوی آلیم دردین که یار دردین، یار آلی توپر اغیم
بیشتر بخوانید : شعر در مورد راه ، عشق رفتن و راه درست و خوشبختی و جاده
شعر درباره شهرستان خوی
بورا خویدور ایگیت آسلان مکانی
نوایی لر یئری عرفان مکانی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد شهرستان خوی
ای سئومه لی یورد، ای آنامین شانلی دیاری
بنیاد حیاتین قویولوب سنده قراری
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد شهر خوی
قاصد عشقه دئنن مولوییه ائیله خبر
شمسدن واردی نشان یوردوموزا قیلسا نظر
بیشتر بخوانید : شعر در مورد سایه ، انسان و آدم و درخت و سایه روشن
شعری در مورد شهر خوی
آمدم چله خانه ببینم در تو تصویر بگذشتهام را
زنده کن پیش چشمم دگر بار باز دنیای گم گشته ام را
Comments
Post a Comment